تفاوت انسان با حیوان چیست؟
چیزی که اول به ذهنمون میرسه ایناست:
دانستن اختیار عقل آگاهی اراده
آگاهی و اراده، دو مفهوم بسیار مشهور در حیات انسان هستند. ولی در این میان مفهوم دیگری وجود دارد که غریب مانده است و اگر این مفهوم نباشد، آگاهی و اختیار هم فایده نخواهند داشت و آن جهاد اکبر است.
چرا انتخاب انسان ارزشمند است؟بر اساس شانسه؟یا علاقه؟
انتخاب انسان وقتی ارزشمند است که علیه اون چیزی که دوست داره انتخاب کنه!!!!! و الا تفاوتی با حیوان نخواهیم داشت.!
ادامه دارد....
منبع: سخنرانی تنها مسیر آقای پناهیان
آغاز و پایان غذا با نمک
پیامبر(ص) فرمودند:«خداوند به حضرت موسی (ص) وحی نمود که با نمک ،غذا را آغاز و با آن نیز تمام کن؛زیرا درمان هفتاد بیماری در نمک است که کمترین این بیماری ها،دیوانگی،جزام،پیسی،گلو درد،دندان درد و درد شکم است.»
پیامبر(ص) به امام علی(ع) فرمود :«غذایت را با نمک آغاز کن زیرا درمان هفتاد بیماری در آن است و دیوانگی،پیسی،گلو درد،دندان درد و درد شکم از جمله این بیماری هاست.»
پیامبر(ص) فرمود:«کسی که پیش و پس از هر غذا نمک بخورد، خداوند، سیصدوسی نوع بلا که کمترین آن جذام است را از او برمی دارد.»
منبع : بحارالانوار و مکارم اخلاق
با تشکر از وحیده فرجی و الهه عسکری
یکی از شبهات که مربوط به دعاست ؛این است که:چون قضا و قدر الهی حق است و خدای سبحان هم از ازل به جمیع امور آگاهی دارد مطلب مورد در خواست یا در قضای ازل مقرر شده که عملی گردد دعا تاثیری ندارد ؛چون همان یافت خواهد شد و در قضای ازل گذشت که فلان امر حاصل نشود ،دعا سودی ندارد؛چون چیزی که حتمی العدم است با دعا یافت نمی شود.
جواب اشکال چون ایرادی مشترک بین دعا،صدقه ،صله رحم،و امثال آن است،،جواب آن هم باید مشترک باشد:
در عالم حرکت که عالم دگرگونی،تغییرو تبدیل است،بداء راه دارد.
بداءدر تکوینیات همانند نسخ در تشریعیات است .
در محدوده علم طبیعت ،تحول و دگرگونی راه دارد و خدای سبحان این چنین مقدر کرده که صدقه یا صله رحم یا دعا انجام گیرد تا فلان کار عملی گردد و اگر چنانچه این امور صورت نگرفت فلان امر هم حاصل نشود .و از سوی دیگرخدای سبحان هم می داند که فلان شخص دعا می کند و بهره می گیرد و دیگری دعا نمی کند و بهره نمی برد.پس در علم خدا جهلی نبوده و در جهان هستی ابهام نیست .به ما راهنمایی کردند که اگر خواستم از خیر بیشتری برخوردار باشیم دعا ،صدقه،صله رحم و مانندآن راه گشاست و گرنه محروم خواهیم شد پس دو مطلب مورد نظر است :یکی اینکه گر چه در ازل همه امور تنظیم شده ،و یکی از علل و اسباب درمحدوده حرکت و عالم تحول و لوح محو واثبات به پایین است نه در محدوده لوح محفوظ مطلب دیگر آن است که خدای سبحان می داند که فلان شخص صله رحم می کند در نتیجه از عمر طولانی بر خوردار میشود و دیگری قطع رحم می کند و از عمر طولانی محروم میگرد د .پس نه در علم خدا تردید و ابهام است نه در واقع امر ونباید گفت :قضا و قدرحق است،چرا دعا کنیم؟
زیرا که خود
دعا جزءقدر است.یعنی خدا مقدرکرده که درصورت دعا فلان حادثه که حادثه خیر است واقع
شود ،و در فلان حادثه شر پیش نیاید .از این جهت دعا اثر دارد و جزءقضا و قدر عالم است.
فرمود ((و سئلوالله من فضلی))سوره نساءو آیه32.از خداوند فضل او را طلب کنید .همان که قضا و قدر مشخص کرد و فرمود (و کل شیءعنده بمقدار) سوره رعد آیه 8 (یا انا کل شیء خلقناه بقدر) سوره قمر آیه 49همان فرمود ادعونی استجب لکم سوره غافر آیه 60
با تشکر از خانم اسامه
یادمون نره خیر و شر اصلی اون چیزی نیست که ما فکر میکنیم!
ایشان عنصر اصلی تشکیل خانواده را وجود زنان اعلام میکنند و تربیت نسلهای آینده را از وظایف زنان برمیشمارند و میفرمایند: «در واقع، خانواده را هم زن به وجود مىآورد و اداره مىکند؛ این را بدانید. آن عنصر اصلىِ تشکیل خانواده، زن است، نه مرد. بدون مرد، ممکن است خانوادهاى باشد. یعنى اگر فرض کنیم در خانوادهاى، مرد خانواده حضور نداشته باشد، یا از دنیا رفته باشد، زن خانواده اگر عاقل و با تدبیر و خانهدار باشد، خانواده را حفظ مىکند؛ اما اگر زن از خانوادهاى گرفته شد، مرد نمىتواند خانواده را حفظ کند. بنابراین، خانواده را زن حفظ مىکند.
علّت اینکه اسلام این قدر به نقش زن در داخل خانواده اهمیت مىدهد، همین است که زن اگر به خانواده پایبند شد، علاقه نشان داد، به تربیت فرزند اهمیت داد، به بچههاى خود رسید، آنها را شیر داد، آنها را در آغوش خود بزرگ کرد، براى آنها آذوقههاى فرهنگى - قصص، احکام، حکایتهاى قرآنى، ماجراهاى آموزنده- فراهم کرد و در هر فرصتى به فرزندان خود مثل غذاى جسمانى چشانید، نسلها در آن جامعه، بالنده و رشید خواهند شد. این، هنر زن است و منافاتى هم با درس خواندن و درس گفتن و کار کردن و ورود در سیاست و امثال اینها ندارد.»[6][11]
[7][1]بیانات در مراسم سالگرد امام خمینیرحمۀالله، به تاریخ 14/3/1376.
[8][2]بیانات در دیدار با خواهران پزشک، به تاریخ 26/10/1368.
[9][3]بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس جهانی «زنان و بیدارى اسلامى»، به تاریخ 21/4/1391.
[10][4]دیدار با زنان مسلمان ایرانی و 9 کشور جهان، به تاریخ 8/11/1367
[11][5] بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس جهانی «زنان و بیدارى اسلامى»، به تاریخ 21/4/1391.
[12][6]نهجالفصاحة، ص 614
[13][7]نهجالبلاغه، نامهى31
[14][8]بیانات در دیدار جمعی از بانوان نخبه، به تاریخ 1/3/1390.
[15][9]بیانات در دیدار اعضاى شوراى فرهنگى، اجتماعى زنان، به تاریخ 4/10/1370.
[16][10]بیانات در اجتماع زنان خوزستان، به
تاریخ 20/12/1375. [17][11]بیانات در اجتماع زنان خوزستان، به تاریخ 20/12/1375.
با تشکر از خانم بداغی